حضرت علی(ع) از نگاه اندیشمندان
شبلی شمیل
( از پیشتازان مکتب مادیگری) در فضایل امیرالمؤمنین می گوید :
علی بن ابیطالب، بزرگ بزرگان، یگانه نسخه ای است که نه شرق و نه غرب، نه در گذشته و نه امروز صورتی مطابق این نسخه ندیده است .
جرج جرداق
( اسلامپژوه ونویسنده شهیر لبنانی ) می نویسد :
چه می شد بر تو ای دنیا، اگر نیروهای خود را جمع می کردی و در هر زمانی یک علی می آوردی با عقلش و قلبش و با زبان و ذوالفقارش .
امین نخله
( یکی از دانشمندان مسیحی) در خصوص اوج تأثیر کلام علی می نویسد :
هر گاه کسی بخواهد بیماری روح وروان خود را درمان کند، باید به گفتار امام علی در نهج البلاغه روی آورد و راه و روش زندگی را در پرتو این کتاب ارزشمند بیاموزد .
محمد بن ادریس
( رئیس مذهب شافعی از مذاهب اربعه اهل تسنن) درباره علی (ع) سروده ای دارد که مضمون آن چنین است :
هر گاه علی جایگاه و حقیقت خویش را برای مردم آشکار کند، هر آینه مردم دسته دسته در برابر او به سجده خواهند افتاد، شافعی مُرد وعاقبت نفهمید علی پروردگار است، یا پروردگارش مال اوست .
جبران خلیل جبران نیز می نویسد :
علی از جهان درگذشت، در حالیکه شهید عظمت خود شد .
در حالی که نماز میان دو لبش بود و دلش از شوق پروردگار لبریز بود .
عرب حقیقت مقام و قدر علی را نشناخت، تا از میان همسایگان پارسی آنان، مردمی به پا خاستند و بین گوهر و سنگ ریزه را فرق گذاشتند .
بارون کاردایفو
( دانشمند فرانسوی) می نویسد :
علی مولودحوادث نبود، بلکه حوادث را او به وجود آورده بود، اعمال او مخلوق فکر و عاطفه و مخیله خوداوست، پهلوانی بود که درعین دلیری ، دلسوز و رقیق القلب، و شهسواری بود که در هنگام رزم آرایی، زاهد از دنیا گذشته بود .
به مال و منصب دنیا اعتنایی نداشت و در حقیقت ، جان خود را فدا نمود .
روحی بسیار عمیق داشت که ریشه آن ناپیدا بود و در هر جا خوف الهی آن را فرا گرفته بود .