در چند جای قرآن بصراحت آمده است که اگر درقرآن شک و ترديد داريد چند سوره ، حتی يک سوره کوچک که سه آيه است ، مانند آن را بياورند که هرگز دشمنان اسلام به چنين کاری توفيق نيافته و نخواهند يافت .
قرآن فقط از جهت لفظ و فصاحت و شيوايی معجزه نيست ، بلکه از جهت معنی و دارا بودن احکام و نظامات استوار و قوانين ابدی نيز معجزهاست - هر چه علم بشر پيشرفت کند و پرده از اسرار جهان برگرفته شود، رمز جاودانی اسلام و قرآن روشن تر خواهد شد - قرآن تاکنون به بيش از صد زبان دنيا و به فارسی و انگليسی و فرانسوي ، چندين بار ترجمه شده است .
در قرآن بيش از همه چيز، به پرستش خدای واحد و صفات جلال و جمال خداوند و عظمت دستگاه آفرينش و سير در آفاق و عوالم طبيعی و مطالعه در احوال گذشتگان و قوانين و احکام عبادي ، اجتماعی و قضائی و روز رستاخيز و سرگذشت انبيا بزرگ الهی و پند گرفتن از زندگانی اقوام گذشته توجه داده شده است .
برای اينکه بتوانيم به لطف ظاهر و باطن عميق قرآن پی ببريم بايد - در درجه اول - با زبان فصيح و بليغ قرآن آشنا شويم . قرآن راهنمايی است راستگو، پايدار و خيرخواه .
عترت يا اهل بيت
همان علی (ع ) و فرزندان پاک گوهرش و نيز فاطمه زهرا(س ) دختر بسيار عزيز و فداکار پيامبر اکرم (ص ) است که از طرف پدر بزرگوار خود به (ام ابيها) يعنی مادر پدرش ملقب گرديد.
علی (ع ) وصی و جانشين و امامی است که بارها پيامبر (ص ) او را جانشين خود و در حکم هارون نسبت به موسی (ع ) معرفی مي فرمود و فرزندانی که از صلب علی (ع ) و بطن پاک فاطمه زهرا(س ) به وجود آمدند و آخر آنها به حضرت مهدی موعود (عج ) ختم مي شود همه معصوم و از رجس و گناه بدورند. اولاد ديگر از اين شجره طيبه نيز بسيارند و در همه جا و همه وقت منشا خير و برکت و فضل و فضيلت بوده و هستند.
زنان پيامبر ( ص )
پيامبر اکرم (ص ) در طول عمر نه زن داشته است و اين امر زاييده اوضاع و احوال جامعه آن روز و موقعيت شخصی آن حضرت بوده است .
پيش از اسلام تعدد زوجات به نحو گسترده و نامحدودی در ميان اقوام مختلف رواج داشته است . بعدها اسلام تا چهار زن را اجازه داد، آن هم به شرط برقراری عدالت بين آنان . مي دانيم که پيامبر (ص ) تا 25سالگی زن نگرفت و در 25سالگی با خديجه (س ) که 15سال از پيامبر (ص ) بزرگتر بود ازدواج کرد و در حدود 25سال تنها با خديجه بود. پس از فوت خديجه (س ) با زن بيوه ديگری به نام سوده ازدواج کرد.
سپس با عايشه ازدواج فرمود. زنان ديگری که پيغمبر(ص ) گرفت ، به غير از سوده ، همه بعد از عايشه بودند و همه اينها بيوه زن و بزرگسال بودند.
پيامبر حق و عدالت و نوبت را درباره آنها کاملا رعايت مي فرمود و با همه به مهربانی رفتار مي کرد. زنانی که پيغمبر اکرم (ص ) مي گرفت ، يا از بيوه زنانی بودند بی سرپرست که شوهرشان در جنگ شهيد شده بودند، يا از اسيران جنگی بودند که در خانه پيغمبر (ص ) با نهايت احترام زندگی مي کردند.
ازدواجهای پيغمبر (ص ) عموما و بخصوص در ده سال آخر عمر، جنبه اجتماعی و تحبيب قلوب داشتهاست و خويشاوندی با قبيله ها برای پيوند داشتن با کسانی که مسلمان شدن آنها موجب تقويت اسلام و مسلمين بوده است .
برخلاف آنچه برخی از دشمنان اسلام يا مستشرقين خارجی گفته اند، به هيچ وجه نظر پيامبر (ص )، مسائل جنسی و لذت جويی نبوده است - بخصوص که پيامبر اکرم (ص ) بنابر آنچه در قرآن آمده است ، يک ثلث و گاهی دو ثلث از شب را به عبادت و تلاوت قرآن مي گذراند - و روزها نيز در مسائلاجتماعی و جنگها اشتغالات فراوان داشته است ، و اين ازدواجها در سن جوانی نبوده است .
رفتار و خلق و خوی پيامبر ( ص)
خداوند در حق رسول مکرمش محمد بن عبد الله (ص ) مي فرمايد:
"انک لعلی خلق عظيم . براستی که بر خلق عظيمی هستي " (سوره قلم آيه 4)
بنده ناتوانی چه مي تواند در حق پيامبری که سراپا فضيلت و رحمت و منبع خير و نيکی و بزرگواری است بگويد؟ آنچه مي گويم قطره ایاست از دريا.
خوی پيامبر (ص )و رفتار آن بزرگوار و کردار آن حضرت ، سرمشق مسلمين و بلکه نمونه عالی همه انسانها است و در حقيقت تجسم اسلام .
پيغمبر (ص ) به همه مسلمانان با چشم برادری و با نهايت مهر و محبت رفتار مي کرد. آن چنان ساده و بی پيرايه لباس مي پوشيد و بر روی زمين مينشست و در حلقه ياران قرار مي گرفت که اگر ناشناسی وارد مي شد، نمي دانست پيغمبر (ص ) کدام است . در عين سادگي ، به نظافت لباس و بدن خيلی اهميت مي داد.
وضوی پيامبر (ص ) هميشه با مسواک کردن دندانها همراه بود. از استعمال عطر دريغ نمي فرمود. هميشه با پير و جوان مؤدب بود. هميشه در سلام کردن پيش دستی مي کرد. تبسم نمکينی هميشه بر لبانش بود، ولی از بلند خنديدن پرهيز داشت . به عيادت بيماران و تشيع جنازه مسلمانان زياد مي رفت . مهمان نواز بود. يتيمان و درماندگان را مورد لطف خاص قرار مي داد. دست مهر بر سر يتيمان مي کشيد.
از خوابيدن روی بستر نرم پرهيز داشت و مي فرمود:
"من در دنيا همچون سواری هستم که ساعتی زير سايه درختی استراحت کند و سپس کوچ کند".
با همه مهر و نرمی که با زيردستان داشت در برابر دشمنان و منافقان بسيار شدت عمل نشان مي داد.در جنگها هرگز هراسی به دل راه نمي داد و از همه مسلمانان در جنگ به دشمن نزديکتر بود. از دشمنان سرسخت مانند کفار قريش در فتح مکه عفو فرمود و آنها هم مجذوب اخلاق پيامبر (ص ) شدند و دسته دسته به اسلام روی آوردند.
از زر و زيور دنيا دوری مي کرد. اموال عمومی را هرچه زودتر بين مردم تقسيم مي کرد و با آن که فرمانروا و پيامبر خدا بود، هرگز سهمی بيش از ديگران برای خود برنمي داشت .
براستی آن وجود مقدس مظهر و نمونه و سرمشق برای همگان بود.