بوقلمونى گاوى ديد و گفت : در آرزوى پروازم ، اما ندانم چگونه . گاو پاسخ داد : ز تپاله من خورى قدرت بر بالهايت فتد و پرواز كنى بوقلمون بخورد و بر شاخى نشست ،تيرانداز ماهر بوقلمون بر درخت ديد تيرى بر آن نگون بخت بينداخت و هلاكش نمود . ++ با هر گندى شايد به بالا رسى ليكن در بالا نمانى ++